سه شنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۳، ۰۷:۴۱ ب.ظ

مقالاتی در مورد امام زمان(عج)

در ادامه مطلب مقالاتی در مورد امام زمان(عج) آمده است.

حضرت مهدی (علیه السلام) در قرآن : 

 

آیا نام حضرت مهدی (علیه السلام) در قرآن آمده است؟

قرآن کریم برای معرفی شخصیت های الهی گاهی نام آن ها را ذکر می کند و گاهی ویژگی ها را یادآور می شود، بدون ذکر نام آن ها.

همان گونه که از میان صدو بیست و چهار هزار پیامبر الهی تنها نام حدود بیست و پنج نفر از آن ها در قرآن آمده، و نام دیگر پیامبران در قرآن نیامده است، و همان گونه که نام هیچ یک از امامان معصوم(علیهم السلام)در قرآن نیامده، نام مبارک امام زمان (علیه السلام) هم در قرآن نیامده است: از میان چهارده معصوم تنها نام پیامبر «محمد (صلی الله علیه وآله وسلم)» چهار بار در قرآن آمده است، آل عمران / 144 ـ احزاب / 40 ـ محمد / 2 ـ فتح / 29.

اگر بنا بود نام امامی در قرآن بیاید، آمدن نام حضرت علی (علیه السلام) سزاوار بود. علت اصلی این که خداوند سبحان در قرآن کریم نام امامان معصوم(علیهم السلام)را ذکر نکرده است، خودش بهتر می داند، و شاید یکی از علت های آن جلوگیری از تحریف قرآن باشد. در عین حال که اسامی ائمه(علیهم السلام)در قرآن نیامده است، آیات فراوانی در خصوص حضرت علی (علیه السلام)، امام زمان (علیه السلام) و دیگر ائمه وجود دارد، که این آیات همراه با احادیثی که در تفسیر و تبیین آن ها وارد شده است، شخصیت امامان معصوم(علیهم السلام)را معرفی می کند، مانند آیات تبلیغ سوره ی مائده، آیه 67. اکمال دین سوره ی مائده، آیه 3. ولایت سوره ی مائده، آیه 55. مباهله سوره ی آل عمران، آیه 61. تطهیر سوره ی احزاب، آیه 33. سوره ی هل اتی و ...

تشکیل حکومت جهانی که بعد از ظهور امام زمان (علیه السلام) خواهد بود. در آیات قرآن مطرح شده است.

آیاتی از سوره ی توبه از وصف گسترش اسلام در سطح جهان نوید می دهد: «... هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهر، علی الدین کله ولو کره المشرکون» سوره ی توبه، آیه 3 و سوره صف، آیه 9. مضمون این آیه ـ که پیشگویی گسترش و همه جانبه ی اسلام در سطح جهان است، ـ هنوز تحقق نیافته است، و وعده ی الهی صدق است و من اصدق من الله حدیثنا، نساء / 87. و این در زمان حکومت جهانی حضرت مهدی (علیه السلام) تحقق خواهد یافت.

خداوند سبحان در آیه ی دیگری می فرماید: «ولقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون»،انبیاء / 105. ما پس از ذکر، در زبور نوشتیم که بندگان شایسته ی من وارث زمین خواهند بود.

وعده ی مندرج در این آیه هم هنوز تحقق نیافته، و این وعده اشاره به تشکیل حکومت جهانی حضرت مهدی (علیه السلام)است. آیات دیگری هم پیرامون حکومت جهانی امام زمان (علیه السلام) در قرآن هست، مانند آیه 55 / نور و آیه 5 / قصص.

آیا تنها ذکر نام مهدی (علیه السلام) دردی را دوا می کند؟ آیا اگر نام حضرت در قرآن برده می شد، امکان نداشت در طول تاریخ، شیادان و افراد شهرت طلب از آن سوء استفاده نکنند، یا افرادی روی غرض های خاص، وجود حضرت را انکار نمایند؟ تجربه ی تاریخی نشان داده است که اگر هم در قرآن صراحتاً نام حضرت برده می شد، باز در طول تاریخ، شیادان و مدعیان دروغین مهدویت پیدا می شدند و نام خود را امام زمان و مهدی موعود می گذاشتند، تا از آب گل آلود ماهی بگیرند و از نام او و انتظار مردم استفاده ی نادرست کنند، مگر خدا نام پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) را در انجیل نبرده است؟ ولی گروه های مغرض، از آن بهره برداری ناجوانمردانه کردند. بنابراین، مسأله ی مهم، بیان ویژگی های دیگر حضرت است تا افراد آگاه با شناخت آن ها، مهدی واقعی را از مدعیان دروغین مهدویت باز شناسند.

 ......................................................................................................................................................

دلیل تولد امام زمان (علیه السلام) 

به چه دلیل امام زمان (علیه السلام) متولد شده اند؟

عقیده به مهدویت و منجی جهانی در اسلام امری مسلم است و در دیگر ادیان هم وجود دارد; اما به چه دلیل حضرت مهدی (علیه السلام) متولد شده اند، نه این که در آخرالزمان به دنیا خواهند آمد؟

دلیل عقلی و نقلی قطعی داریم بر این که حضرت مهدی (علیه السلام) قبل از شهادت پدر بزرگوارشان امام حسن عسکری (علیه السلام)، متولد شده اند:

1 ـ دلیل عقلی: با توجه به سه مطلب ذیل عقل هر انسان منصفی حکم می کند به این که امام زمان (علیه السلام) متولد شده و هم اکنون زنده هستند:

الف) در علم کلام به اثبات رسیده که «هیچ گاه زمین نمی تواند از حجت الهی، خالی باشد.» در روایات هم به این مطلب تصریح شده است، در روایت است «لو بقیت الارض بغیر امام لساخت» اصول کافی، ج 1، ص 179. اگر زمین بدون امام باشد، فرو می رود و نابود می شود.

ب) در علم کلام ثابت شده است «که امامان معصوم بعد از پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) دوازده نفر بیش تر نیستند و همگی از خاندان پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) می باشند.» روایات هم در این مورد فراوان است.

ج) «یازدهمین امام معصوم ـ حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام) ـ در سال 260 هجری قمری در شهر سامرا به شهادت رسیدند،» این از مسلمات تاریخ است.

نتیجه ی این سه مقدمه این است که حضرت مهدی (علیه السلام)، قبل از شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام) تولد یافته و به مقام رفیع امامت رسیده اند، و گرنه زمین از حجت و امام خالی خواهند ماند.

2 ـ دلیل نقلی:

الف) روایات: در روایات آمده است که حضرت مهدی (علیه السلام)، نهمین فرزند امام حسین (علیه السلام) است، ششمین فرزند امام جعفر صادق (علیه السلام) است، پنجمین فرزند امام موسی بن جعفر (علیه السلام) است، چهارمین فرزند امام رضا (علیه السلام) است، سومین فرزند امام محمد تقی (علیه السلام) است، و فرزند امام حسن عسکری (علیه السلام)است. مجموع این روایات بیش از 780 مورد است.

از مجموع این روایات استفاده می شود که حضرت مهدی (علیه السلام) متولد شده اند، زیرا حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام) در سال 260 هجری قمری به شهادت رسیدند.

ب) نقل تاریخی: مورخان شیعه و سنی جریان تولد حضرت مهدی (علیه السلام) و زمان و مکان آن را ضبط کرده اند. مروج الذهب، ج 4، ص 199 ـ ینابیع المودة، ج 3، ص 114.

ج) ملاقات حضرت: از زمان تولد حضرت مهدی (علیه السلام) تا این زمان، افراد زیادی حضرت را ملاقات کرده اند، مانند: حکیمه خاتون ـ عمه ی امام حسن عسکری (علیه السلام)ـ که شب تولد حضرت در خانه ی امام حسن عسکری (علیه السلام) بودند و جریان تولد را شاهد بودند. ینابیع المودة، ج 3، ص 114. غیبت شیخ طوسی، ص 141.

ابو نصر خادم، حضرت مهدی (علیه السلام) را در گهواره ملاقات نموده است. کشف الغمه، ج 2، ص 499 و اثبات الهداة، ج 7، ص 344. سعدبن عبدالله قمی در زمان حیات امام حسن عسکری (علیه السلام) با جمعی برای زیارت امام حسن (علیه السلام)به سامرا رفتند، در طرف راست امام کودکی را مشاهده نمودند که مانند ماه درخشان بود. پرسیدند: این کیست؟ فرمود: «مهدی قائم آل محمد (صلی الله علیه وآله وسلم)است.» الزام الناصب، ج 1، ص 342.

در زمان غیبت هم افراد زیادی حضرت را ملاقات کرده اند، که در خصوص ملاقات با حضرت کتاب هایی نوشته شده است.بنابراین حضرت متولد شده اند و گرنه ملاقات با ایشان معنا نخواهد داشت.

.................................................................................................................................................

با توجه به مجموع روایات، وظایف زیر در زمان غیبت استنباط مى‏شود:

الف: صبر

در روایتى امام رضا علیه‏السلام مى‏فرماید:

ما احسن الصبر و انتظار الفرج، اما سمعت قول الله تعالى «فارتقبوا انى معکم رقیب».(1) و قوله عزوجل: «فانتظروا انى معکم من المنتظرین،(2) فعلیکم بالصبر، فانه انما یجیى‏ء الفرج على الیأس و قد کان الذین من قبلکم اصبر منکم.»(3)؛ چه قدر نیکو است صبر و انتظار فرج. آیا نشنیدى این سخن خداوند را که: فارتقبوا اِنّى معکم رقیب. و این سخن او که: فانتظروا اِنّى معکم من المنتظرین؛ «منتظر باشید من هم با شما در انتظارم.» همانا فرج پس از ناامیدى مى‏آید و کسانى که قبل از شما بودند صبورتر از شما بودند. تعبیر «علیکم بالصبر» صراحت دارد، در این که وظیفه شیعیان در عصر غیبت، صبر بر فراق است.

ب: انتظار

هر چند از روایت بالا وظیفه انتظار نیز به خوبى معلوم مى‏شود، ولى درباره انتظار باید گفت: پیامبر و ائمه اطهار با تأکید بسیار بر این امر پاى فشرده‏اند؛ در روایتى از پیامبر صلى‏ الله ‏علیه‏و ‏آله مى‏خوانیم که فرمود: «افضل اعمال امتى انتظار الفرج»(4)؛ برترین اعمال امت من انتظار فرج است. على علیه‏السلام در پاسخ کسى که از وى پرسید: «اى الاعمال احب الى اللّه عزوجل؟» فرمود: «انتظار الفرج»(5)؛ کدام عمل نزد خداوند محبوب‏تر است. فرمود: انتظار فرج. در روایت دیگرى امام صادق علیه‏السلام مى‏فرماید:

«اقرب ما یکون العبد الى اللّه عزوجل و ارضى ما یکون عنه اذا افتقدوا حجة اللّه فلم یظهر لهم و حجب عنهم فلم یعلموا بمکانه... فعندها فلیتوقعوا الفرج صباحا و مساءً»(6)؛ نزدیک‏ترین حالت بنده به خداوند و راضى‏ترین چیز نزد او این است که هرگاه حجت خدا از آن‏ها پنهان شود و برایشان ظاهر نشود و از آن‏ها پوشیده شود و مکانش را ندانند در این هنگام صبح و شام منتظر فرج او باشند.

پر واضح است که انتظار بر دو قسم است:

انتظار می تواند منفی یا مثبت باشد .

در انتظار منفی ، منتظر بودن بیش‏تر به شکل منفى و همراه با سستى صورت مى‏گیرد، اما انتظار مثبت، پویا و همراه با علم و عمل است. مؤید این سخن، کلام امام سجّاد علیه‏السلام است که مى‏فرماید:

«المنتظرون لظهوره افضل اهل کل زمان، لان اللّه تعالى ذکره، اعطاهم من العقول و الافهام و المعرفة ما صارت به الغیبة عند هم بمنزلة المشاهدة، و جعلهم فى ذلک الزمان بمنزلة المجاهدین بین یدى رسول اللّه صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله بالسیف، اولئک المخصلون حقا، و شیعتنا صدقا، و الدعاة الى دین اللّه سرا و جهرا»(7)؛ منتظران ظهور او برترین اهل هر زمانند؛ زیرا خداوند متعال به آنها عقل و فهم و شناختى عطا فرموده است که غیبت در نزد آنان به منزله مشاهده گردیده است. و آنان را در آن زمان به منزله مجاهدان با شمشیر در پیش روى رسول خدا صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله قرار داده است. آنان حقیقتا خالصند و شیعیان راستین و دعوت کنندگان به دین خدا در پنهان و آشکارند.

منتظر واقعى در بعد علمى، آن چنان معرفتى دارد که غیبت براى او همانند مشاهده است؛ یعنى در شناخت امام زمان خود، شک و تردید ندارد و در بعد عملى آشکارا و نهان به دعوت و تبلیغ مشغول است.

اگر منتظر منفى دست بر دست مى‏گذارد و به بهانه این که کارى از ما ساخته نیست و کارى براى زمینه سازى ظهور نمى‏کند، منتظر مثبت شب و روز بر علم و معرفت و عمل خود مى‏افزاید، خود را آماده ظهور مى‏نماید، و تلاش دارد تا خود را از سنخ منتظر کند.

چکیده سخن آن که در انتظار مثبت ایمان به غیب، گرایش به عدالت، تنفر از ظلم، اعتراف به حق و دعوت به خیر و صلاح نهفته است.

ج: دعا

در برخى روایات عمده‏ترین وظیفه عصر غیبت را دعا دانسته‏اند؛ از جمله در توقیع اسحاق بن یعقوب که به وسیله محمدبن عثمان دریافت شده است، فرمود: «و اکثروا الدعاء بتعجیل الفرج، فان ذلک فرجکم».(8)

د: انقطاع

در روایتى از امام صادق علیه‏السلام مى‏خوانیم که فرمود: «ان هذا الامر لایأتیکم الا بعد ایاس... همانا این امر - ظهور مهدى(عج)- نمى‏آید شما را مگر پس از ناامیدى».(9) و در روایت دیگرى از امام رضا علیه‏السلام مى‏فرماید: «فانه انما یجیى‏ء الفرج على الیأس و قد کان الذین من قبلکم اصبر منکم».(10) همانا فرج پس از ناامیدى مى‏آید و کسانى که پیش از شما بودند صابرتر از شما بودند.

این بدان معنا است که تا بشریت چشم امید به قدرت‏هاى غیر الهى داشته باشد، عطش عدالت مهدوى در او وجود ندارد و آن گونه که بایسته و شایسته است، مهدى‏جو و مهدى‏خواه نخواهد بود.

پی‌نوشت‌ها:

هود/ 93 . .1

بحارالانوار، ج 52، ص 129؛ اعراف / 71. .2

. بحارالانوار، ج 52، ص 129.3

. بحارالانوار، ج 52، ص 122.4

. بحارالانوار، ج 52، ص 122.5

. 6.بحارالانوار، ج 52، ص 95

. بحارالانوار، ج 52، ص 122، و یوم الاخلاص، ص 203.7

. بحارالانوار، ج 52، ص 92، و حایرى یزدى (بارحینى)، الزام الناصب، ج 1، ص 428.8

. بحارالانوار، ج 52، ص 111.9

. بحارالانوار، ج 52، ص 129 و 10.10

..............................................................................................................................................

 آیا امام زمان (علیه السلام) از اعمال و رفتار ما آگاه هستند؟

بنابر آنچه در قرآن مجید و روایات معصومین(علیهم السلام)آمده است، همه ی ائمه و از جمله امام زمان (علیه السلام) از اعمال و رفتار ما آگاه هستند.

قرآن مجید می فرماید: (وقل اعملوا فسیری الله عملکم ورسوله والمؤمنون ...) سوره توبه، آیه 105. بگو: هر عملی می خواهید انجام دهید، پس خدا، رسولش و مؤمنان عمل شما را می بینند ...

در روایاتی که در تفسیر آیه آمده است، گفته شده که مراد از مؤمنان در این آیه ائمه ی معصومین(علیهم السلام)هستند. پس اصل آگاهی امام زمان (علیه السلام) از اعمال و رفتار ما امری مسلّم است، ولی چگونگی حصول این عمل از راه های مختلفی است از جمله:

1 ـ خدای تبارک و تعالی به ایشان چشمی داده است که همه چیز را می بینند. حضرت عیسی (علیه السلام) ـ که بعد از ظهور امام زمان (علیه السلام)می آید و پشت سر آن بزرگوار نماز می خواند ـ طبق گفته ی قرآن مجید از آنچه مردم در خانه هایشان ذخیره کرده بودند و آنچه می خوردند خبر می داد، بدون این که آن ها را در ظاهر دیده باشد سوره آل عمران، آیه 49.

با توجه به این که مقام حضرت مهدی (علیه السلام) از حضرت عیسی (علیه السلام) بالاتر است، پس حتماً از اعمال و رفتار ما آگاهی دارد.

2 ـ ملائکه بر امام زمان (علیه السلام) نازل می شوند و نامه ی اعمال بندگان را به حضرت مهدی (علیه السلام) عرضه می کنند. در روایات آمده است که هفته ای دو بار نامه ی اعمال بندگان به امام زمان (علیه السلام) عرضه می شود. در برخی از روایات می خوانیم که در روزهای دوشنبه و پنج شنبه نامه ی اعمال بندگان به حضرت عرضه می شود «ان الاعمال تعرض علی النبی (صلی الله علیه وآله وسلم) فی کل اثنین و خمیس فیعلمها وکذلک تعرض علی الائمة (علیه السلام) فیعرفونها». بحارالانوار، ج 5، ص 329.

3 ـ ملائکه بر حضرت نازل می شوند و این علوم را بر ایشان القا می کنند. غیر از این راه ها، ممکن است راه های دیگری هم باشد که ما از آن ها بی خبریم.

البته این علم و آگاهی حضرت، به اعمال و رفتار ظاهری ما منحصر نمی شود، بلکه آن بزرگوار از نیت های ما هم آگاه است.




نوشته شده توسط نویسندگان کانون توحید
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

آخرین نظرات

مقالاتی در مورد امام زمان(عج)

سه شنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۳، ۰۷:۴۱ ب.ظ

در ادامه مطلب مقالاتی در مورد امام زمان(عج) آمده است.

حضرت مهدی (علیه السلام) در قرآن : 

 

آیا نام حضرت مهدی (علیه السلام) در قرآن آمده است؟

قرآن کریم برای معرفی شخصیت های الهی گاهی نام آن ها را ذکر می کند و گاهی ویژگی ها را یادآور می شود، بدون ذکر نام آن ها.

همان گونه که از میان صدو بیست و چهار هزار پیامبر الهی تنها نام حدود بیست و پنج نفر از آن ها در قرآن آمده، و نام دیگر پیامبران در قرآن نیامده است، و همان گونه که نام هیچ یک از امامان معصوم(علیهم السلام)در قرآن نیامده، نام مبارک امام زمان (علیه السلام) هم در قرآن نیامده است: از میان چهارده معصوم تنها نام پیامبر «محمد (صلی الله علیه وآله وسلم)» چهار بار در قرآن آمده است، آل عمران / 144 ـ احزاب / 40 ـ محمد / 2 ـ فتح / 29.

اگر بنا بود نام امامی در قرآن بیاید، آمدن نام حضرت علی (علیه السلام) سزاوار بود. علت اصلی این که خداوند سبحان در قرآن کریم نام امامان معصوم(علیهم السلام)را ذکر نکرده است، خودش بهتر می داند، و شاید یکی از علت های آن جلوگیری از تحریف قرآن باشد. در عین حال که اسامی ائمه(علیهم السلام)در قرآن نیامده است، آیات فراوانی در خصوص حضرت علی (علیه السلام)، امام زمان (علیه السلام) و دیگر ائمه وجود دارد، که این آیات همراه با احادیثی که در تفسیر و تبیین آن ها وارد شده است، شخصیت امامان معصوم(علیهم السلام)را معرفی می کند، مانند آیات تبلیغ سوره ی مائده، آیه 67. اکمال دین سوره ی مائده، آیه 3. ولایت سوره ی مائده، آیه 55. مباهله سوره ی آل عمران، آیه 61. تطهیر سوره ی احزاب، آیه 33. سوره ی هل اتی و ...

تشکیل حکومت جهانی که بعد از ظهور امام زمان (علیه السلام) خواهد بود. در آیات قرآن مطرح شده است.

آیاتی از سوره ی توبه از وصف گسترش اسلام در سطح جهان نوید می دهد: «... هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهر، علی الدین کله ولو کره المشرکون» سوره ی توبه، آیه 3 و سوره صف، آیه 9. مضمون این آیه ـ که پیشگویی گسترش و همه جانبه ی اسلام در سطح جهان است، ـ هنوز تحقق نیافته است، و وعده ی الهی صدق است و من اصدق من الله حدیثنا، نساء / 87. و این در زمان حکومت جهانی حضرت مهدی (علیه السلام) تحقق خواهد یافت.

خداوند سبحان در آیه ی دیگری می فرماید: «ولقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون»،انبیاء / 105. ما پس از ذکر، در زبور نوشتیم که بندگان شایسته ی من وارث زمین خواهند بود.

وعده ی مندرج در این آیه هم هنوز تحقق نیافته، و این وعده اشاره به تشکیل حکومت جهانی حضرت مهدی (علیه السلام)است. آیات دیگری هم پیرامون حکومت جهانی امام زمان (علیه السلام) در قرآن هست، مانند آیه 55 / نور و آیه 5 / قصص.

آیا تنها ذکر نام مهدی (علیه السلام) دردی را دوا می کند؟ آیا اگر نام حضرت در قرآن برده می شد، امکان نداشت در طول تاریخ، شیادان و افراد شهرت طلب از آن سوء استفاده نکنند، یا افرادی روی غرض های خاص، وجود حضرت را انکار نمایند؟ تجربه ی تاریخی نشان داده است که اگر هم در قرآن صراحتاً نام حضرت برده می شد، باز در طول تاریخ، شیادان و مدعیان دروغین مهدویت پیدا می شدند و نام خود را امام زمان و مهدی موعود می گذاشتند، تا از آب گل آلود ماهی بگیرند و از نام او و انتظار مردم استفاده ی نادرست کنند، مگر خدا نام پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) را در انجیل نبرده است؟ ولی گروه های مغرض، از آن بهره برداری ناجوانمردانه کردند. بنابراین، مسأله ی مهم، بیان ویژگی های دیگر حضرت است تا افراد آگاه با شناخت آن ها، مهدی واقعی را از مدعیان دروغین مهدویت باز شناسند.

 ......................................................................................................................................................

دلیل تولد امام زمان (علیه السلام) 

به چه دلیل امام زمان (علیه السلام) متولد شده اند؟

عقیده به مهدویت و منجی جهانی در اسلام امری مسلم است و در دیگر ادیان هم وجود دارد; اما به چه دلیل حضرت مهدی (علیه السلام) متولد شده اند، نه این که در آخرالزمان به دنیا خواهند آمد؟

دلیل عقلی و نقلی قطعی داریم بر این که حضرت مهدی (علیه السلام) قبل از شهادت پدر بزرگوارشان امام حسن عسکری (علیه السلام)، متولد شده اند:

1 ـ دلیل عقلی: با توجه به سه مطلب ذیل عقل هر انسان منصفی حکم می کند به این که امام زمان (علیه السلام) متولد شده و هم اکنون زنده هستند:

الف) در علم کلام به اثبات رسیده که «هیچ گاه زمین نمی تواند از حجت الهی، خالی باشد.» در روایات هم به این مطلب تصریح شده است، در روایت است «لو بقیت الارض بغیر امام لساخت» اصول کافی، ج 1، ص 179. اگر زمین بدون امام باشد، فرو می رود و نابود می شود.

ب) در علم کلام ثابت شده است «که امامان معصوم بعد از پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) دوازده نفر بیش تر نیستند و همگی از خاندان پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) می باشند.» روایات هم در این مورد فراوان است.

ج) «یازدهمین امام معصوم ـ حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام) ـ در سال 260 هجری قمری در شهر سامرا به شهادت رسیدند،» این از مسلمات تاریخ است.

نتیجه ی این سه مقدمه این است که حضرت مهدی (علیه السلام)، قبل از شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام) تولد یافته و به مقام رفیع امامت رسیده اند، و گرنه زمین از حجت و امام خالی خواهند ماند.

2 ـ دلیل نقلی:

الف) روایات: در روایات آمده است که حضرت مهدی (علیه السلام)، نهمین فرزند امام حسین (علیه السلام) است، ششمین فرزند امام جعفر صادق (علیه السلام) است، پنجمین فرزند امام موسی بن جعفر (علیه السلام) است، چهارمین فرزند امام رضا (علیه السلام) است، سومین فرزند امام محمد تقی (علیه السلام) است، و فرزند امام حسن عسکری (علیه السلام)است. مجموع این روایات بیش از 780 مورد است.

از مجموع این روایات استفاده می شود که حضرت مهدی (علیه السلام) متولد شده اند، زیرا حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام) در سال 260 هجری قمری به شهادت رسیدند.

ب) نقل تاریخی: مورخان شیعه و سنی جریان تولد حضرت مهدی (علیه السلام) و زمان و مکان آن را ضبط کرده اند. مروج الذهب، ج 4، ص 199 ـ ینابیع المودة، ج 3، ص 114.

ج) ملاقات حضرت: از زمان تولد حضرت مهدی (علیه السلام) تا این زمان، افراد زیادی حضرت را ملاقات کرده اند، مانند: حکیمه خاتون ـ عمه ی امام حسن عسکری (علیه السلام)ـ که شب تولد حضرت در خانه ی امام حسن عسکری (علیه السلام) بودند و جریان تولد را شاهد بودند. ینابیع المودة، ج 3، ص 114. غیبت شیخ طوسی، ص 141.

ابو نصر خادم، حضرت مهدی (علیه السلام) را در گهواره ملاقات نموده است. کشف الغمه، ج 2، ص 499 و اثبات الهداة، ج 7، ص 344. سعدبن عبدالله قمی در زمان حیات امام حسن عسکری (علیه السلام) با جمعی برای زیارت امام حسن (علیه السلام)به سامرا رفتند، در طرف راست امام کودکی را مشاهده نمودند که مانند ماه درخشان بود. پرسیدند: این کیست؟ فرمود: «مهدی قائم آل محمد (صلی الله علیه وآله وسلم)است.» الزام الناصب، ج 1، ص 342.

در زمان غیبت هم افراد زیادی حضرت را ملاقات کرده اند، که در خصوص ملاقات با حضرت کتاب هایی نوشته شده است.بنابراین حضرت متولد شده اند و گرنه ملاقات با ایشان معنا نخواهد داشت.

.................................................................................................................................................

با توجه به مجموع روایات، وظایف زیر در زمان غیبت استنباط مى‏شود:

الف: صبر

در روایتى امام رضا علیه‏السلام مى‏فرماید:

ما احسن الصبر و انتظار الفرج، اما سمعت قول الله تعالى «فارتقبوا انى معکم رقیب».(1) و قوله عزوجل: «فانتظروا انى معکم من المنتظرین،(2) فعلیکم بالصبر، فانه انما یجیى‏ء الفرج على الیأس و قد کان الذین من قبلکم اصبر منکم.»(3)؛ چه قدر نیکو است صبر و انتظار فرج. آیا نشنیدى این سخن خداوند را که: فارتقبوا اِنّى معکم رقیب. و این سخن او که: فانتظروا اِنّى معکم من المنتظرین؛ «منتظر باشید من هم با شما در انتظارم.» همانا فرج پس از ناامیدى مى‏آید و کسانى که قبل از شما بودند صبورتر از شما بودند. تعبیر «علیکم بالصبر» صراحت دارد، در این که وظیفه شیعیان در عصر غیبت، صبر بر فراق است.

ب: انتظار

هر چند از روایت بالا وظیفه انتظار نیز به خوبى معلوم مى‏شود، ولى درباره انتظار باید گفت: پیامبر و ائمه اطهار با تأکید بسیار بر این امر پاى فشرده‏اند؛ در روایتى از پیامبر صلى‏ الله ‏علیه‏و ‏آله مى‏خوانیم که فرمود: «افضل اعمال امتى انتظار الفرج»(4)؛ برترین اعمال امت من انتظار فرج است. على علیه‏السلام در پاسخ کسى که از وى پرسید: «اى الاعمال احب الى اللّه عزوجل؟» فرمود: «انتظار الفرج»(5)؛ کدام عمل نزد خداوند محبوب‏تر است. فرمود: انتظار فرج. در روایت دیگرى امام صادق علیه‏السلام مى‏فرماید:

«اقرب ما یکون العبد الى اللّه عزوجل و ارضى ما یکون عنه اذا افتقدوا حجة اللّه فلم یظهر لهم و حجب عنهم فلم یعلموا بمکانه... فعندها فلیتوقعوا الفرج صباحا و مساءً»(6)؛ نزدیک‏ترین حالت بنده به خداوند و راضى‏ترین چیز نزد او این است که هرگاه حجت خدا از آن‏ها پنهان شود و برایشان ظاهر نشود و از آن‏ها پوشیده شود و مکانش را ندانند در این هنگام صبح و شام منتظر فرج او باشند.

پر واضح است که انتظار بر دو قسم است:

انتظار می تواند منفی یا مثبت باشد .

در انتظار منفی ، منتظر بودن بیش‏تر به شکل منفى و همراه با سستى صورت مى‏گیرد، اما انتظار مثبت، پویا و همراه با علم و عمل است. مؤید این سخن، کلام امام سجّاد علیه‏السلام است که مى‏فرماید:

«المنتظرون لظهوره افضل اهل کل زمان، لان اللّه تعالى ذکره، اعطاهم من العقول و الافهام و المعرفة ما صارت به الغیبة عند هم بمنزلة المشاهدة، و جعلهم فى ذلک الزمان بمنزلة المجاهدین بین یدى رسول اللّه صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله بالسیف، اولئک المخصلون حقا، و شیعتنا صدقا، و الدعاة الى دین اللّه سرا و جهرا»(7)؛ منتظران ظهور او برترین اهل هر زمانند؛ زیرا خداوند متعال به آنها عقل و فهم و شناختى عطا فرموده است که غیبت در نزد آنان به منزله مشاهده گردیده است. و آنان را در آن زمان به منزله مجاهدان با شمشیر در پیش روى رسول خدا صلى ‏الله ‏علیه ‏و ‏آله قرار داده است. آنان حقیقتا خالصند و شیعیان راستین و دعوت کنندگان به دین خدا در پنهان و آشکارند.

منتظر واقعى در بعد علمى، آن چنان معرفتى دارد که غیبت براى او همانند مشاهده است؛ یعنى در شناخت امام زمان خود، شک و تردید ندارد و در بعد عملى آشکارا و نهان به دعوت و تبلیغ مشغول است.

اگر منتظر منفى دست بر دست مى‏گذارد و به بهانه این که کارى از ما ساخته نیست و کارى براى زمینه سازى ظهور نمى‏کند، منتظر مثبت شب و روز بر علم و معرفت و عمل خود مى‏افزاید، خود را آماده ظهور مى‏نماید، و تلاش دارد تا خود را از سنخ منتظر کند.

چکیده سخن آن که در انتظار مثبت ایمان به غیب، گرایش به عدالت، تنفر از ظلم، اعتراف به حق و دعوت به خیر و صلاح نهفته است.

ج: دعا

در برخى روایات عمده‏ترین وظیفه عصر غیبت را دعا دانسته‏اند؛ از جمله در توقیع اسحاق بن یعقوب که به وسیله محمدبن عثمان دریافت شده است، فرمود: «و اکثروا الدعاء بتعجیل الفرج، فان ذلک فرجکم».(8)

د: انقطاع

در روایتى از امام صادق علیه‏السلام مى‏خوانیم که فرمود: «ان هذا الامر لایأتیکم الا بعد ایاس... همانا این امر - ظهور مهدى(عج)- نمى‏آید شما را مگر پس از ناامیدى».(9) و در روایت دیگرى از امام رضا علیه‏السلام مى‏فرماید: «فانه انما یجیى‏ء الفرج على الیأس و قد کان الذین من قبلکم اصبر منکم».(10) همانا فرج پس از ناامیدى مى‏آید و کسانى که پیش از شما بودند صابرتر از شما بودند.

این بدان معنا است که تا بشریت چشم امید به قدرت‏هاى غیر الهى داشته باشد، عطش عدالت مهدوى در او وجود ندارد و آن گونه که بایسته و شایسته است، مهدى‏جو و مهدى‏خواه نخواهد بود.

پی‌نوشت‌ها:

هود/ 93 . .1

بحارالانوار، ج 52، ص 129؛ اعراف / 71. .2

. بحارالانوار، ج 52، ص 129.3

. بحارالانوار، ج 52، ص 122.4

. بحارالانوار، ج 52، ص 122.5

. 6.بحارالانوار، ج 52، ص 95

. بحارالانوار، ج 52، ص 122، و یوم الاخلاص، ص 203.7

. بحارالانوار، ج 52، ص 92، و حایرى یزدى (بارحینى)، الزام الناصب، ج 1، ص 428.8

. بحارالانوار، ج 52، ص 111.9

. بحارالانوار، ج 52، ص 129 و 10.10

..............................................................................................................................................

 آیا امام زمان (علیه السلام) از اعمال و رفتار ما آگاه هستند؟

بنابر آنچه در قرآن مجید و روایات معصومین(علیهم السلام)آمده است، همه ی ائمه و از جمله امام زمان (علیه السلام) از اعمال و رفتار ما آگاه هستند.

قرآن مجید می فرماید: (وقل اعملوا فسیری الله عملکم ورسوله والمؤمنون ...) سوره توبه، آیه 105. بگو: هر عملی می خواهید انجام دهید، پس خدا، رسولش و مؤمنان عمل شما را می بینند ...

در روایاتی که در تفسیر آیه آمده است، گفته شده که مراد از مؤمنان در این آیه ائمه ی معصومین(علیهم السلام)هستند. پس اصل آگاهی امام زمان (علیه السلام) از اعمال و رفتار ما امری مسلّم است، ولی چگونگی حصول این عمل از راه های مختلفی است از جمله:

1 ـ خدای تبارک و تعالی به ایشان چشمی داده است که همه چیز را می بینند. حضرت عیسی (علیه السلام) ـ که بعد از ظهور امام زمان (علیه السلام)می آید و پشت سر آن بزرگوار نماز می خواند ـ طبق گفته ی قرآن مجید از آنچه مردم در خانه هایشان ذخیره کرده بودند و آنچه می خوردند خبر می داد، بدون این که آن ها را در ظاهر دیده باشد سوره آل عمران، آیه 49.

با توجه به این که مقام حضرت مهدی (علیه السلام) از حضرت عیسی (علیه السلام) بالاتر است، پس حتماً از اعمال و رفتار ما آگاهی دارد.

2 ـ ملائکه بر امام زمان (علیه السلام) نازل می شوند و نامه ی اعمال بندگان را به حضرت مهدی (علیه السلام) عرضه می کنند. در روایات آمده است که هفته ای دو بار نامه ی اعمال بندگان به امام زمان (علیه السلام) عرضه می شود. در برخی از روایات می خوانیم که در روزهای دوشنبه و پنج شنبه نامه ی اعمال بندگان به حضرت عرضه می شود «ان الاعمال تعرض علی النبی (صلی الله علیه وآله وسلم) فی کل اثنین و خمیس فیعلمها وکذلک تعرض علی الائمة (علیه السلام) فیعرفونها». بحارالانوار، ج 5، ص 329.

3 ـ ملائکه بر حضرت نازل می شوند و این علوم را بر ایشان القا می کنند. غیر از این راه ها، ممکن است راه های دیگری هم باشد که ما از آن ها بی خبریم.

البته این علم و آگاهی حضرت، به اعمال و رفتار ظاهری ما منحصر نمی شود، بلکه آن بزرگوار از نیت های ما هم آگاه است.


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی