دوشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۲، ۰۹:۳۰ ب.ظ

شعر استقبال از محرم

در ادامه مطلب دوشعر از شاعران آئینی باموضوع استقبال ازماه محرم آماده است.




دلی که سینه زن هر شب محرم شد

دلی که سینه زن هر شب محرم شد

صدای هر تپشش ذکر یا حسینَم شد

به یاد غربت یک لحظة تو این گونه

بساط گریة هر روز من فرا هم شد

شبی که در دل من خیمه زد غم از هر سو

دلم حسینیة بغض و آه و ماتم شد

فدای زلف پریشان تو که بر نیزه

برای قافله سالاری تو پرچم شد

فرشته مثل رقیه سیاه می پوشد

حسین ! سایة تو از سر همه کم شد

همیشه هر شب جمعه امید دارم که

دوباره زائر شش گوشة تو خواهم شد

قسم به عشق که رنگ حسین می گیرد

دلی که سینه زن هر شب محرم شد

 

شاعر: یوسف رحیمی



باز پیراهن مشکی به تنم کرد ارباب

باز دلبسته این پیرهنم کرد ارباب

ای خدا شکر که در هیئت امسالش هم

باز مشغول به سینه زدنم کرد ارباب

هر کسی در پی دلدار خودش می گردد

باز آواره دور از وطنم کرد ارباب

من که عمریست نشد نوکر خوبی باشم

از سر لطف اُویس قَرَنم کرد ارباب

من کجا روضه کجا هیئت ارباب کجا؟

یا حسین گفتم و شیرین دهنم کرد ارباب

خواب آن شب اثر سینه زدن هایم بود

باز پیراهن مشکی به تنم کرد ارباب

من به عالم ندهم لذت مردن را با...

...فکر خوبی که برای کفنم کرد ارباب

 

مهدی صفی یاری




نوشته شده توسط نویسندگان کانون توحید
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

آخرین نظرات

شعر استقبال از محرم

دوشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۲، ۰۹:۳۰ ب.ظ

در ادامه مطلب دوشعر از شاعران آئینی باموضوع استقبال ازماه محرم آماده است.




دلی که سینه زن هر شب محرم شد

دلی که سینه زن هر شب محرم شد

صدای هر تپشش ذکر یا حسینَم شد

به یاد غربت یک لحظة تو این گونه

بساط گریة هر روز من فرا هم شد

شبی که در دل من خیمه زد غم از هر سو

دلم حسینیة بغض و آه و ماتم شد

فدای زلف پریشان تو که بر نیزه

برای قافله سالاری تو پرچم شد

فرشته مثل رقیه سیاه می پوشد

حسین ! سایة تو از سر همه کم شد

همیشه هر شب جمعه امید دارم که

دوباره زائر شش گوشة تو خواهم شد

قسم به عشق که رنگ حسین می گیرد

دلی که سینه زن هر شب محرم شد

 

شاعر: یوسف رحیمی



باز پیراهن مشکی به تنم کرد ارباب

باز دلبسته این پیرهنم کرد ارباب

ای خدا شکر که در هیئت امسالش هم

باز مشغول به سینه زدنم کرد ارباب

هر کسی در پی دلدار خودش می گردد

باز آواره دور از وطنم کرد ارباب

من که عمریست نشد نوکر خوبی باشم

از سر لطف اُویس قَرَنم کرد ارباب

من کجا روضه کجا هیئت ارباب کجا؟

یا حسین گفتم و شیرین دهنم کرد ارباب

خواب آن شب اثر سینه زدن هایم بود

باز پیراهن مشکی به تنم کرد ارباب

من به عالم ندهم لذت مردن را با...

...فکر خوبی که برای کفنم کرد ارباب

 

مهدی صفی یاری


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی