برای مشاهده مقاله امر به هتک حرمت خانه حضرت زهرا سلام الله علیها به ادامه مطلب مراجعه کنید ...
روایات فراوانی در کتب اهل سنت یافت می شود که ابوبکر اعتراف می کند به خانه وحی یعنی همان خانه ای که اهل بیت علیهم السلام در آن زندگی می کردند هجوم آورده حرمت آن را پایمال و هتک کرده است. و این مساله ای است که خود ابوبکر در اواخر عمر خود به آن اعتراف می کرد:
ابوعبید قاسم بن سلام در کتاب خود به نام الاموال که مورد اعتماد فقیهان بزرگ اهل سنت قرار دارد، به طور مستند از عبدالرحمان بن عوف نقل میکند که میگوید: در بیماری ابوبکر، برای عیادتش ، وارد خانهی او شدم. او پس از گفتگوی زیاد، به من گفت: آرزو میکنم کاش سه چیز را که انجام دادهام انجام نداده بودم همچنان که آرزو میکنم کاش سه چیز را که انجام ندادهام انجام میدادم. همچنین آرزو میکنم سه چیز را از پیامبر سوال میکردم.
اما آن سه چیزی که انجام دادهام و آرزو میکنم ای کاش انجام نمیدادم عبارتند از:
وددت أنّی لم أکشف بیت فاطمة و ترکته وان اُغلِقَ علی الحرب.
کاش، پردهی حرمت خانهی فاطمه را پاره نمیکردم و آن را به حال خود وا میگذاشتم، هر چند برای جنگ بسته شده بود. (1)
بخاری در جای جای صحیح خود، از خشم و غضب حضرت زهرا سلام الله علیها نسبت به ابوبکر به خاطر حرمت شکنی خانه وحی سخن میگوید. در کتاب خمس میگوید:
فغضبتْ فاطمةُ بنتُ رسولاللَّه فهجرتْ أبابکر فلم تزل مهاجرتُه حتی تُوفِّیَتْ.
فاطمه دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بر ابیبکر خشمگین شد و او را ترک گفت و این متارکه تا روزی که درگذشت ادامه داشت. (2)
در کتاب فرائض مینویسد:
فهجرته فاطمةُ فلم تکلّمه حتّی ماتت
فاطمه، ابیبکر را ترک گفت و تا روزی که درگذشت با او سخن نگفت.(3)
اسناد:
(1) عقد الفرید، ج 4 ص 268- تاریخ طبری، ج 3 ص 430- مروج الذهب، ج 2 ص 303. این روایت میان اهل سنت بسیار مشهور است و در کتب مختلف ایشان با عبارات متفاوت آمده است. بعضی از این کتب عبارتند از: ابوعبید و کتاب الاموال (ابوعبید) – المعجم الکبیر (طبرانی) – کتاب کامل (مبرّد) – مختصر تاریخ دمشق (محمد بن مکرم) – تاریخ الاسلام (شمس الدین ذهبی) – مجمع الزوائد (علی بن ابی بکر هیثمی) – لسان المیزان (ابن حجر عسقلانی) – کنزالعمال (متقی هندی)
(2) صحیح البخاری، باب فرض الخمس، 4/ 78، چاپ مکتبهی عبدالحمید احمد الحنفی
(3) صحیح البخاری، کتاب الفرائض، باب قول النبی، صلی الله علیه و آله و سلم لا نورث ما ترکنا صدقه 8/149